مقالات تخصصی

سئو سایت , گردشگری , آیفون های تصویری و قانون جذب

سئو سایت , گردشگری , آیفون های تصویری و قانون جذب

۸۶ مطلب با موضوع «قانون جذب» ثبت شده است

جملات انگیزشی زنان موفق


بهترین جملات انگیزشی,جملات انگیزشی,جملات انگیزشی بزرگان
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 26 امتیاز : 3.6]

قانون جذب چیست ؟

جان ادینسون: من در زندگی شخصیم به اندازه کافی خوش شانس بودم و اطرافم زنان قدرتمند زیادی  وجود داشتند. اگر چه در دنیای امروزی دستاورد های زنان بیشتر از قبل مورد توجه قرار می گیرد، با این حال هنوز هم متاسفانه از تاثیر زنان در جامعه چشم پوشی میشود. بیشتر زنان می توانند مسئولیت ها و کارهای خود را بهتر از مردان انجام دهند بنابر این اگر خوب به گفته های آنان توجه کنیم می توانیم مسائل زیادی را یاد بگیریم. به همین خاطر در این مقاله قصد داریم چند مورد از بهترین جملات انگیزشی بزرگان در عین حال کوتاه را بیان کنیم.

بهترین جملات انگیزشی,جملات انگیزشی,جملات انگیزشی بزرگان

1. اگر می خواهید کاری به درستی انجام شود از زنان بخواهید.  مارگارت تاچر

از آنجایی که زنان برای بدست آوردن موقعیت هایشان می جنگند، زمان زیادی برای صحبت کردن در مورد آن تلف نمیکنند.آن ها طبق قانون جذب خیلی سریع وارد کار شده، تمام جزئیات را بررسی میکنند و هرلحظه به این فکر میکنند که کار خود را به درستی انجام دهند. زنان انجام دهندگان خوبی هستند. ما می توانیم کل روز را روی یک صندلی بنشینیم و در مورد بینش های خود حرف بزنیم اما این تنها حرف است. در همه کارهایی که انجام می دهیم و در همه جوانب زندگی خود سعی کنیم انجام دهنده باشیم. صحبت کردن مشکلی را حل نمی کند.

جملات انگیزشی کوتاه,جملات انگیزشی موفقیت,جملات انگیزه

2. من معتقدم همه انسان ها یک ندای شخصی دارند که همانند اثر انگشت منحصر به فرد است. این بهترین راه موفقیت است، اگر بتوانیم کاری را که دوست داریم کشف کنیم و آن را به بهترین شکل انجام دهیم.

اجازه دهید انرژی موجود در جهان شما را رهبری کند.      اپرا وینفری

در دوره قانون جذب زمانی که افراد بعد از سخنرانی برایم دست می زنند احساس خوشحالی و سر زندگی می کنم. من معتقدم همه افراد منحصر به فرد هستند و هر کدام از افراد استعداد خاصی دارند و می توانند از این استعداد برای زندگی خود استفاده نمایند. بیشتر افراد در اوایل زندگی کاشف استعدادهای خود هستند. سعی کنیم این استعدادها را پیدا کنیم و آن را دنبال نماییم.

جمله انگیزشی,زنان موفق

3. اگر اقدامات شما میراثی را ایجاد کند که دیگران را برای داشتن رویای بیشتر، یادگیری بیشتر و انجام کارهای بیشتر ترغیب کند، پس رهبری عالی هستید.       دالی پارتن

تفاوت بسیار زیادی بین رهبر و رئیس وجود دارد. رئیس تنها دستور می دهد و زمانی را برای شناخت افراد و کارمندانش صرف نمی کند. این افراد در مورد کمک به دیگران فکر نمی کنند و بیشتر به فکر خود هستند. رهبران از سوی دیگر، اهمیت افرادی که اطرافشان هستند را می دانند. مردم بیشتر با مثال ها مسائل را یاد می گیرند. بنابر این مثالهایی که با عمل خود به دیگران نشان می دهیم نقش بسیار بزرگی در نتایج حاصل خواهد داشت. اگر می خواهیم رهبری عالی برای دیگران باشیم، باید مطمئن شویم که اعمالمان دیگران را تشویق می کند.

بهترین جملات انگیزشی,جملات انگیزشی,جملات انگیزشی بزرگان

4. اگر بترسید کار زیادی نمی توانید انجام دهید         فلورانس نایتینگل

زندگی بر اساس تصمیماتی که ما می گیریم  تغییر می کند. به طور ایده آل، زمانی که تصمیم بدی اتخاذ می کنیم، می توانیم از اشتباهات خود درس بگیریم و کارهای بعدی را بهتر انجام دهیم. متاسفانه زمانی که تصمیم بدی را می گیریم، بیشتر اوقات باعث می شود ترس از آن همیشه در ما وجود داشته باشد. همین امر موجب از بین رفتن توانایی های ما خواهد شد. ما نمی توانیم با ترس از اشتباهات خود زندگی کنیم. همه می توانیم کارهای خود را به نحو احسن انجام دهیم. اگر همه چیز به درستی برنامه ریزی شود کارها به درستی انجام خواهد شد. بیایید اجازه ندهیم ترس همه زندگی ما را در برگیرد. این تنها راهی است که باعث می شود به موفقیت و تلاش برای اهداف خود دست پیدا کنیم.

گوش دادن به جملات انگیزشی موفقیتدرسایت قانون جذب، زنان باهوش در اطراف مان می تواند ما را در رسیدن به موفقیت های بزرگ کمک کند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۰
Fahimeh Nazari

قدرت ذهن خود را تقویت کنیم – قسمت چهارم

انواع شرطی شدن,تقویت قدرت ذهن,درمان شرطی شدن
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 20 امتیاز : 4.2]

سلام دوباره به دوستان و همراهانم. در قسمت های قبل از این سری از مقالات (آنتونی رابینز) خواندید و متوجه شدید که قدرت ذهن انسان برای رسیدن به نتایج دلخواه در زندگی باید فعال باشد. همچنین یاد گرفتیم که اگر بخواهیم این قدرت را فعال کنیم باید الگوی رفتاری افراد موفق را بررسی کنیم و سپس آن ها را دنبال کنیم. اما چرا همه این کار را نمی کنیم؟

انواع شرطی شدن,تقویت قدرت ذهن,درمان شرطی شدن

عامل اصلی را ترس دانستیم. به ویژه ترس از ناراحتی، انسان ها را از عمل باز می دارد. ناراحتی از شکست، ناراحتی از “نه” شنیدن، ناراحتی از اینکه دیگران ممکن است چه فکری درباره ما بکنند. همچنین یاد گرفتیم که همه ما از ناراحتی گریزان هستیم و همچنین اشتیاق بسیار زیادی به خوشی داریم وگفتیم که همین دو نیرو هستند که کل زندگی ما را هدایت می کنند، یعنی میل به خوشی و نفرت از ناراحتی.

در مقاله قانون جذب ثروت می خواهیم قانون “فرار از رنج و اشتیاق به خوشی” را بیشتر توضیح دهیم و درمورد حلقه های ارتباطی عصبی در مغز انسان و فرآیند شرطی شدن صحبت کنیم. زیرا این مقاله دراصل مکمل مقاله قبل است از دوستانی که مقالات قانون جذب را هنوز مطالعه نکرده اند یا دوستانی که هنوز تمرینات مقاله قبل را  انجام نداده اند خواهش دارم ابتدا مقاله قبل را مطالعه کنند و به طور کامل تمرینات آن را انجام دهند. خوب، اگر آماده اید بیایید شروع کنیم…

آنچه ما را در مسیر سبز زندگی به جلو برده یا به عقب می کشاند، چگونگی شکل گیری حلقه های ارتباطی در مسیرهای عصبی ما است.

شرطی شدن,شرطی شدن کلاسیک چسیت,شرطی شدن

معنایش شرطی شدن چیست؟ انواع شرطی شدن؟

تشکیل یک حلقه ارتباطی محکم در مغز بین یک کار و احساس خوشی و ناراحتی از آن کار را شرطی شدن می گویند.

بیایید برگردیم به مثال مقاله قبل: شکلات خوردن. چرا بسیاری از مردم شکلات خوردن را دوست دارند؟    

زیرا حلقه ارتباطی بسیار محکمی بین شکلات خوردن و احساس لذت و خوشی در مغز آن ها شکل گرفته است. البته واضح است که این حلقه ارتباطی به هیچ وجه در طولانی مدت به نفع شخص نیست.

شرطی شدن چیست,شرطی شدن ذهن,قدرت ذهن انسان

نظرتان راجع به رژیم غذایی چیست؟

اگر در مغز شما بین رژیم غذایی و احساس لذت و خوشی حلقه محکم عصبی برقرار شود مسلما لاغر شدن و به تناسب اندام رسیدن برای شما بسیار راحت می شود. به این صورت که هرگاه به رژیم غذایی می اندیشید بلافاصله به یاد شادابی  و با انرژی بودن و احساس سبکی و سرزندگی می افتید در نتیجه به راحتی اصول تغذیه را رعایت میکنید. اما اگر این حلقه ارتباطی معکوس باشد، یعنی هنگامی به یاد رژیم لاغری میافتید بلافاصله در ذهن شما رنج از کم خوردن و یا نخوردن بعضی از غذاها تداعی می شود. یا می توان با یک همچنین احساس رنجی در طولانی مدت زندگی کرد؟

مسلما نه. شاید بتوانید برای مدت چند ماه این رنج را تحمل کنید و چند کیلویی هم وزن کم کنید ولی بدون شک در اولین فرصت همه چیز را کنار میگذارید و دوباره به همان عادت های بد تغذیه ای که در گذشته داشتید بر می گردید. دلیلش هم ساده است : مغز شما از رنج فرار می کند و به سمت خوشی می رود.

خوب بیایید یک مثال دیگر را هم مورد بررسی قرار دهیم:

آیا شما هم از جمله کسانی هستید که سال ها است به فکر راه اندازی کسب و کاری هستید ولی هیچ وقت این کار را شروع نکرده اید؟ چرا تاکنون شروع نکرده اید؟ آیا به این دلیل نیست که در ذهن شما حلقه ارتباطی بین انجام این کار و تحمل سختی وجود دارد؟    

بله، می دانم شما بسیار دوست دارید کار جدید را شروع کنید و یا مهارت جدیدی را یاد بگیرید تا راه پیشرفت خود را پیدا کنید اما باید بدانید که حلقه ارتباطی در سیستم عصبی شما به مراتب قوی تر است. ذهن شما به شما می گوید : اگر موفق نشوی چه؟ اگر نقشه هایت عملی نشود چه؟ اگر تمام وقتت را بگیرد و در نهایت شکست بخوری چه؟

می بیند چقدر این حلقه های ارتباطی در ذهن شما محکم تنیده شده اند.

راه حل برای درمان شرطی شدن؟ نحوه شکل گیری حلقه های ارتباطی در سیستم عصبی خود را معکوس کنید.

باید ذهن خود را به گونه ای برنامه ریزی کنید که هر وقت به یاد شروع کار جدید و یا یادگیری مهارت جدید می افتید، با اعتماد به نفس و با تمام وجود احساس خوشی کنید. یعنی دقیقا عکس آنچه در گذشته وجود داشت. پس اگر می خواهید در زندگی تغییر ایجاد کنید باید حلقه های ارتباطی موجود در ذهن خود را بشکنید.

آنچه زندگی شما را کنترل می کنند همین حلقه های ارتباطی است که در ذهن شما شکل گرفته اند. همین حلقه های ارتباطی هستند که سطح انگیزه شما را تعیین می کنند و موجب می شوند شما به انجام کاری تمایل داشته باشید یا نه.

مثال برای شرطی شدن کلاسیک

مثال اگر موضوع مواد مخدر را مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم اینکه کسی به مواد مخدر روی بیاورد یا از آن گریزان باشد دقیقا بستگی به این دارد که حلقه ارتباطی ذهن او با مواد مخدر به شکل ناراحتی باشد یا خوشی.

برخی ذهن خود را نسبت به مواد مخدر با ناراحتی و رنج ربط داده اند. به نظر من معتاد بودن بدترین  وضعیتی است که می شود تصور کرد، قرار گرفتن در وضعیتی که نمی توان کاری را از روی اختیار انجام داد. مفهوم اعتیاد در ذهن من با احساس نا خوشایند از بین رفتن آرزوها، سرمایه و زندگی ربط یافته است به همین دلیل این گونه مواد برای من هیچ جذابیتی ندارند. اما اگر کسی در ذهن خود مصرف این مواد را با خوشی ربط داده باشد، مسلما به دنبال آن می رود.

همانطور که در ابتدای این مقاله توضیح دادم این مقاله مکمل مقاله قبل است. در نتیجه اکنون که آگاهی بیشتری نسبت به مکانیسم مغز در  رابطه با قانون “فرار از رنج و اشتیاق به خوشی” پیدا کردید، از شما میخواهم در دفترچه موفقیت خودتان دوباره به تمریناتی که جلسه پیش انجام دادید رجوع کنید و یک بار دیگر آن ها را بررسی کنید و شاید بهتر باشد بار دیگر تمرینات جلسه قبل را انجام دهید. ولی اینبار سوالات بیشتری را مطرح کنید و تا می توانید احساسات خود را بنویسید تا به مرور زمان حلقهای ارتباطی که در گذشته در ذهن شما شکل گرفته اند کم رنگ تر شوند و در عوض حلقه های ارتباطی جدیدی در ذهن شما ایجاد شود.

مثال اگر هدف از زندگی یادگیری یک مهارت جدید در زمینه شغلی خود و موفقیت در کارتان است ولی مدت هاست که یادگیری آن را به تعویق می اندازید، اکنون در دفترچه موفقیت خود تا می توانید در مورد سود و مزایایی که یادگیری این مهارت جدید برای شما دارد شرح دهید و در عین حال درباره ناکامی هایی که ممکن است در آینده به سبب عدم یادگیری این مهارت جدید برای شما به وجود بیاید هم به طور کامل بنویسید.

شرطی شدن کلاسیک چسیت؟

یادگیری از طریق متداعی شدن محرک خنثی با محرکی معنا دار و کسب توانایی فراخوانی پاسخ مشابه.

مثال برای شرطی شدن کلاسیک: پدری بچه اش را برای قدم زدن بیرون می برد بچه دست خود را دراز می کند تا گلی صورتی را بگیرد اما زنبوری که روی آن گل نشسته او را نیش میزند. روز بعد مادرش چند گل صورتی می آورد تا بچه بو کند او به محض دیدن گل صورتی زیر گریه میزند.

ترس این بچه از دیدن گل صورتی فرایند یادگیری از طریق شرطی شدن کلاسیک را نشان میدهد که در آن محرکی خنثی “گل” با محرکی با اهمیت “درد نیش زنبور” متداعی می شود و ظرفیت فراخوانی پاسخی مشابه “ترس” را کسب می کند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۴۵
Fahimeh Nazari

راز رخ دادن معجزه 6 – رسیدن به آرزوها

انرژی مثبت,جذب کردن,جهان هستی

قانون جاذبه در واقع برای یافتن چیزهایی هستند که به ما کمک میکنند، احساس رسیدن به آرزوهایمان را پدیدار کنیم…

بریم یه دوری با آن ماشین شیک بزنیم… بریم اثاثیه آن خانه را بخریم… وارد خانه شویم و تغییرات در دکوراسیون آن بدهیم…

هرکاری لازم باشد انجام دهیم تا بهترین احساسات برای رسیدن به آرزوهایمان را به خاطرمان بسپاریم…

هرکاری که به ما کمک کند تا ما به آرزویمان برسیم (قانون جذب) عملاُ به ما کمک کرده است که آن را جذب کنیم… می توانیم فکر کنیم که وقتی از خواب بیدار میشویم آن چیزی که لازم داریم آنجاست و ظاهر شده و یا ممکنه ایده خوبی به ذهنمون خطور کنه که به آن عمل کنیم.

می توانیم کارمان را از هیچ شروع کنیم واز دل هیچ چیز و از دل هیچ راهی… راهی را پیدا کنیم.

به این فکر کنیم یک ماشینی که توی شب داره حرکت میکنه چراغهایش فقط ۱۰۰متر جلو را روشن میکند ولی با این حال ما میتوانیم تمام فاصله مابین تهران تا مشهد را طی کنیم…

انرژی مثبت,جذب کردن,جهان هستی

آنهم در تاریکی شب و زندگی هم به همین منوال برای ما روشن میشود و فقط اگر مطمئن باشیم که ۱۰۰ متر بزودی نمایان خواهد شد ۲۰۰ متر بعدی هم بعد از آن خواهد آمد…

 زندگی ما هم همینطور آشکار خواهد شد و خواه ناخواه ما را به مقصد خواهد رساند… آن چیزی که ما واقعا میخواهیم… میتوانیم به آن برسیم.

چیز دیگری که مردم به آن فکر میکنند این است که چه مقدار رسیدن به آرزو یا رسیدن به هدف طول میکشد… چقدر طول میکشد که آن ماشین  یا آن رابطه اجتماعی… آن پول یا هر آنچه را که می خواهیم پدیدار شود؟ 

راه رسیدن به هدف,رسیدن به آرزو,رسیدن به آرزوها

خوب قانون ثابت و مستندی نیست که بگوییم مثلاً ۳۰ دقیقه طول میکشه یا ۳ روز یا ۳۰ روز… بیشتر مسئله اینجاست که خود ما چقدر با جهان هستی هم جهت هستیم.

در قانون جذب ثروت اندازه برای کائنات مهم نیست از دیدگاه علمی جذب کردن چیزی که ما بزرگ می دانیم به هیچ وجه سختر از چیزی که بینهایت کوچک میدانیم نیست… کائنات تمام کارهایی را که انجام میدهند بدون هیچ تلاشی انجام میدهند.

چمن برای رشد رنج نمی کشه و هیچ زحمتی در کار نیست این همه اش یک طراحی بینظیر است… همه چیز به این برمیگرده که این بالا (فکر و ذهن) چه می گذرد! این تفاوت را ما توی ذهنمان ایجاد میکنیم.

مثلاً میگوییم این چیز بزرگیه حتما زمان بیشتری میبرد و این یکی کوچک است شاید یک ساعت برایش کافی باشد می بینید که اینها قانونهایی هستند که ما برایشان تعیین میکنیم ولی در نظر کائنات هیچ قانونی وجود ندارد بعضی مردم با چیزهای کوچکتر راحتر کنار می آیند و برای همین بعضیا با یک چیز کوچک شروع میکنند. تصور کنید که امروز با یک دوست قدیمی که مدتهاست ندیدینش صحبت میکنید یک دفعه یک نفر در مورد آن فرد حرف میزند یا خودش به شما تلفن میکنه یا نامه اش میرسد.

بسیاری از مردم احساس غریبی دارند، فکر میکنند که در میان شرایط فعلی اشان گیر کردنند و یا زندانی شده اند یا محدود شده اند و من سعی دارم این نکته را بگویم که شرایط فعلی من هر چه که باشه فقط واقعیت فعلی زندگی من است و واقعیت فعلی در نتیجه خواندن این مقاله و شروع به استفاده از این راز… شروع به تغییر خواهد کرد.

رسیدن به رویا,زندگی من,شکرگزار باشید

بعضی وقتها به نظر می آید که شما گیر افتاده اید این به این خاطر است که شما به تفکر به موضوعات فعلی بیشتر و بیشتر ادامه میدهید و به همین خاطر انتظار میرود که همان نتایج را هم بگیرید… باز هم بیشتر و بیشتر و دلیلش این است که اکثر مردم بیشتر افکارشان رابه عکس العمل نشان دادن به چیزهایی که مشاهده می کنند اختصاص می دهند… ببینید اگر شما فقط به آن چیزی که هست نگاه کنید پس فقط دارید به آن چیزی که هست فکر میکنید و هنگامی که دارید به آن چیزی که هست فکر میکنید، قانون جذب هر چه بیشتر از همان به شما می دهد و مدام تکرار میشود، باید یک راهی را پیدا کنید که به آن چیزی که هست از یک نقطه متفاوت نزدیک شوید.

شکرگزار خدا,شکرگزاری از خدا,قانون جذب    

بیشتر مردم به شرایط فعلی اشان نگاه میکنند و می گویند این من هستم ولی این شما نیستید این چیزی است که شما بودید… بیایید همین الان یک نگاهی به شرایط و روابط فعلی شما بیندازیم…

بیائید برای مثال فرض کنیم پول زیادی توی حساب بانکی اتان ندارید یا مثلا روابط اجتماعی که میخواهید ندارید یا سلامتی و تناسب اندامتان آن چیزی که میخواهید نیست این پیامد باقی مانده افکار و اعمال گذشته شماست… پس ببینید ما همواره داریم در همین باقیمانده افکار و اعمالی که در گذشته مرتکب آنها شدیم زندگی میکنیم وقتی شما به حال و روز فعلی اتان نگاه میکنید و خودتان را بر مبنای آن تعریف می کنید خودتان را محکوم کردید به داشتن دقیقا  همین حال و روز در آینده…

“هر آنچه ما هستیم نتیجه افکاری است که ما داشتیم”

خوب حالا چه کاری می توانید انجام بدهید که با آن شروع کنید و زندگی اتان را تغییر بدید؟ من برای شما چند نکته را بازگو میکنم:

شروع کنید به تهیه یک فهرست از چیزهایی که برای داشتن شان شکرگزاری از خدا میکنید… با اینکار شروع کنید…. چون اینکار انرژی مثبت تان را بالا میبرد…

نکته: زمانی که دعا کردن را شروع می کنیم، در واقع به سوی خدا گام برمی داریم و کلید مشکلات ما شروع به باز شدن می کند و راه رسیدن به هدف و رسیدن به رویا ها برای ما پدیدار میشود. دعا و شکرگزاری، ما را در زمان حال نگه می دارد و همین حضور در لحظه، روحیه و حال مثبت در وجود ما ایجاد میکند و میزان ارتعاش انرژی مثبت را چندین برابر میکند.  

انرژی مثبت,جذب کردن,جهان هستی 

شروع میکند به تغییر دادن افکارتان …اگر قبل از این تمرین شما گرایش به تمرکز روی چیزهایی که ندارید داشتید و یا شاید تمرکز بر روی شکایت کردن داشتید… وقتی شما این تمرین را انجام بدهید شروع به حرکت در مسیری متفاوت خواهید کرد… شروع خواهید کرد به شکرگزاری به هر آن چیزی که به شما احساس خوبی میدهد… شکرگزاری قطعا روش آوردن فراوانی به زندگانی شماست.

وقتی مردی برای همسرش کاری می کند و از او قدردانی می شود آن مرد دوست دارد بیشتر انجام بدهد… مسئله همیشه همین قدردانی است… که باعث میشود همه چیز را جذب کنیم و همه چیز به کمکمان بیاید.

من بارها در دوره قانون جذب می گویم هر چیزی که به آن فکر کنیم و بابتش تشکر کنیم به سراغمان خواهد آمد. این همان احساسی است که ما باید داشته باشیم، به محض اینکه شما شروع به داشتن احساس متفاوت در مورد آن چیزی که هم اکنون دارید بکنید شروع به جذب کردن چیزهای خوب بیشتری خواهید کرد چیزهای که می توانید برایشان شکرگزار خدا باشید…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۲۰
Fahimeh Nazari

قدرت ذهن خود را تقویت کنیم – قسمت سوم

آنتونی رابینز,انگیزه پیشرفت,تفکر مثبت

سلام دوستان و همراهانم. همانطور که می دانید در این سری مقالات قصد دارم درباره قدرت درون و نحوه فعال سازی آن طبق آموزه های آنتونی رابینز صحبت کنم و تجربیات و آموخته های خود را با شما در میان بگذارم.

در دوره قانون جذب چند اصل ابتدایی و در عین حال بسیار مهم را مطرح کردم .سپس تمرینی را مطرح کردیم. آیا تمرین را انجام دادید؟ اگر انجام نداده اید لطفا همین الان خواندن این مقاله را متوقف کنید و به سراغ تمرین قبل بروید و سپس به خواندن این مقاله ادامه دهید. اما شمایی که تمرین را انجام داده اید شاید برای شروع تمرین ساده ای بوده است، اما با انجام دادن هر کدام از تمریناتی که در این سری از مقالات مطرح می شود هر بار راه پیشرفت را کمی پیدا می کنید. این کار درست مثل وزنه برداری است. تمام وزنه بردارها روزهای اول وزنه سبک بلند می کنند اما با گذشت زمان هر بار آن را کمی سنگین تر می کنند و روزی می رسد که بالاخره قهرمان جهان می شوند. خوب اگر آماده هستید بیایید شروع کنیم…

در مقالات قانون جذب که به جرات می توانم بگویم یادگیری و عمل به این آموزه ها برای همیشه زندگی شما را تغییر می دهد. پس از شما خواهش می کنم این مقاله را با دقت مطالعه کنید و مرور کنید و به تمام تمرین های آن عمل کنید.

خوب در ابتدا اجازه بدهید از شما سوالی کنم. احتمالا این مقاله اولین مقاله ای نیست که در رابطه با موفقیت خوانده اید. شاید تا به حال ده ها کتاب در زمینه راه موفقیت، انگیزه پیشرفت و رشد شخصی مطالعه کرده باشید و یا ده ها کلیپ آموزشی از… مشاهده کرده باشید. آیا به آنچه در آخرین کتاب خواندید یا به آنچه در آخرین کلیپ آموزشی مشاهده کردید عمل کردید؟ گمان نمیکنم!

در واقع آمار نشان می دهد کمتر از 10 درصد کسانی که این مطالب را دنبال می کنند به آنها عمل می کنند.

آنچه را می آموزید به کارببندید. استفاده نکردن از آموخته ها بزرگترین اشتباهی است که ممکن است از کسی سر بزند.

اگر شما تا کنون مقالات و کتاب های زیادی خوانده اید اما هنوز از خود می پرسید:

پس چرا به قوانین کتاب عمل نکردم؟

می دانستم به آنچه نوشته است نیاز دارم، اما چرا شروع نکردم؟

چه چیزی مانع حرکت من است؟

پس به شما توصیه می کنم این مقاله را به دقت بخوانید چرا که مخصوص شماست و به سوالات تان پاسخ خواهد داد.

قانون فرار از رنج و اشتیاق به خوشی

در قانون جذب عشق رفتار آدمی تحت کنترل دو نیرو است، فرار از ناراحتی و اشتیاق رسیدن به خوشی. این دو نیرو زندگی شما را کنترل می کنند. گاهی شما را به جلو می رانند و گاهی مانع حرکتتان می شوند. همواره به یاد داشته باشید هرکاری که در زندگی انجام می دهید در جهت دوری جستن از ناراحتی و یا به دست آوردن خوشی است.

حال سوالی دارم: تاکنون احساس بی حسی کرده اید؟ آیا می دانید منظورم از بی حسی چیست؟

بی حسی نقطه مقابل قدرت درون است. بی حسی یعنی کاری نکردن. یعنی اینکه بدانیم باید کاری انجام دهیم اما آن را شروع نمی کنیم و یا ادامه اش نمی دهیم. خیلی اوقات موقع شروع به کاری از این اصطلاح استفاده می کنیم: امروز حسش نیست! این احساس در شما رخنه می کند، بزرگ می شود و در نهایت کنترل زندگی شما را برعهده می گیرد.

بیایید ببینیم چرا اینگونه متوقف می شویم و چرا بی حس می شویم.

پاسخ به این سوال را می توان با توجه به همان قانون فرار از رنج و اشتیاق به خوشی داد. اگر کاری نمی کنید دلیلش این است که تصور می کنید شروع کار ناخوشایندتر از انجام ندادن آن است. به عبارتی معتقدیم که با بیکار نشستن، درد و رنج کمتری به سراغمان می آید.

شاید بگویید: ” نه، من می دانم اگر این کار را انجام دهم از خوشی حاصل از موفقیت در آن بسیار بهره مند می شوم.”

بله، حتما. اما در ناخودآگاه شما ثبت شده است برای اینکه کاری را انجام دهید باید ناراحتی یادی را متحمل شوید و اکنون این ناراحتی برای شما بسیار ملموس تراست، در حالی که شاید خوشی حاصل از موفقیت بسیار دور از دسترس باشد.

این طور نیست؟ در خلوت حرف های من را بررسی کنید و ببینید آیا شما همین احساس را دارید یا نه.

حالا بیایید مثالی بزنیم:

شاید شما هم مانند بسیاری تصمیم گرفته باشید که رژیم بگیرید و از اضافه وزن خود برای همیشه خلاص شوید. اما واقعا پیروی از رژیم لاغری تا چه حد می تواند مفید باشد؟ به ندرت کسی قادر است با رژیم لاغری برای طولانی مدت به تناسب اندام برسد. مطالعات نشان داده است  بیش از 95 درصد از کسانی که با رژیم لاغری اقدام به کاهش وزن کرده اند بعد از دوسال نه تنها وزن از دست رفته را باز می یابند بلکه چاق تر از قبل هم می شوند. چرا؟ زیرا تلاش برای به دست آوردن ناراحتی و نا خوشی به ندرت با موفقیت همراه خواهد بود.

آنتونی رابینز,انگیزه پیشرفت,تفکر مثبت

در واقع میل به خوشی و فرار از ناراحتی مکانیزم طبیعی مغز است. هرگاه بخواهید کاری را انجام دهید که معتقد هستید ناراحتی و رنج به دنبال دارد، مغز سردرگم می شود و نمی توند به شما کمک کند و تنها چیزی که از این تالش برای شما باقی می ماند احساس ناامیدی است.

خوب بیایید برای روشن شدن بیشتر موضوع چند مثال را مطرح کنیم.    

در بعضی از مواقع میل به لذت و خوشی بر نیاز به اجتناب از ناراحتی غالب است، مانند مثال زیر: شما خوردن شکلات را دوست دارید و از خوردن آن لذت می برید ، بنابراین در مغز شما ارتباط عمیقی بین خوردن شکلات و احساس لذت است. حتما می گویید:” بله، اما چاقی ناشی از خوردن زیاد هم بسیار ناخوشایند است.”

حتما، ولی اکنون لذت خوردن شکلات را با تمام وجود حس می کنید، در حالی که حس ناخوشایند چاقی بسیار کمرنگ تر است. ولی در اکثر مواقع نیاز به اجتناب از ناراحتی بسیار قوی تر از میل به خوشی است مانند مثال زیر:

فرض کنید شما به یکی از همکارانتان بسیار علاقه مند هستید و دوست دارید با او ارتباط برقرار کنید یا به خواستگاریش بروید، اما نمی توانید. چرا؟ درذهن شما رفتن پیش همکارتان و درخواست ملاقات از او به معنای ناراحتی است. شما به خود می گویید: “خداوندا!  اگر می توانستم قدم به جلوبگذارم چقدر از دوستی با او خوشحال می شدم.” اما صدایی از درونتان فریاد می زند:” شاید قبول نکند، شاید علاقه ای به تو نداشته باشد.”

انتخاب کدام راه برای شما ساده تراست؟ لذت ناشی از دوستی یا ناراحتی ناشی از رد پینهادتان؟    

تفکر منفی,راه پیشرفت,راه موفقیت

به راحتی می توانم پاسخ شما را حدس بزنم: فرار از ناراحتی! تحقیقات درمورد رفتارهای بشری نشان می دهد اکثر مردم تقریبا هر کاری را به دلیل اجتناب از ناراحتی انجام می دهند.

آیا شما از جمله کسانی هستید که احساس می کنند زندگیشان نیاز به تغییر اساسی دارد؟ شاید همواره در جهت ایجاد این تغییر تلاش کرده اید، اما چرا هیچ وقت چنین تغییری روی نمی دهد؟

چون نحوه شکل گیری رنج و خوشی در شما تغییر نکرده است. می دانید که باید تغییر کنید، می دانید که باید کاری را شروع کنید، اما درعین حال معتقدید شروع تمام این کارها به معنای تحمل ناراحتی است، بنابر این دست به کار نمی شوید و هر روز شروع این کار مهم را به تعویق می اندازید. حال می پرسید پس چه باید کرد؟

کلید تغییر یافتن، معکوس کردن چگونگی شکل گیری احساس رنج و خوشی است.

هرکاری دو چهره دارد. درباره هر کدام که فکر کنید نتیجه متفاوتی به دست خواهید آورد. اگر بر دشواری و سختی کار تمرکز کنید انجام آن برایتان غیرممکن و یا دست کم برایتان بسیار رنج آور خواهد بود. اما اگر به نتیجه موفقیت آمیز آن در کار یا زندگی و احساس خوشی که پس از انجام کار به دست خواهید آورد تمرکز کنید، انجام آن بسیار لذت بخش خواهد شد.

پس آنچه انجام کاری را لذت بخش و یا برعکس ملالت بار می سازد، شکل تفکر شما نسبت به آن است (تفکر مثبت، تفکر منفی).

شکلات دوست دارید؟ تاکنون شده است به میل خوردن آن غلبه کنید؟ اگر تنها در فکر لذت خوردن شکلات باشید قادر نخواهید بود از خوردن آن چشم پوشی کنید، اما اگر در هنگام دیدن شکلات ذهن شما فقط برچاقی و نامتناسب شدن شکل بدنتان متمرکز شود، حتی حاضر نیستید به شکالات دست بزنید.

برای لاغر شدن و رسیدن به یک اندام متناسب تنها رژیم لاغری کافی نیست. باید یک روز وقتی به آینه نگاه می کنید، به مهمانی می روید و یا لباس زیبایی را می بینید که اندازه شما نیست، آنقدر ناراحت شوید که به نقطه عطف برسید.

نقطه عطف چیست؟

آنتونی رابینز نقطه عطف را اینگونه تعریف می کند:

“نقطه عطف لحظه ای است که در آن احساس می کنید وضعیت موجود اصلا قابل تحمل نیست، پس راهی برای تغییر آن می یابید.”

اگر می خواهید کاری را شروع کنید باید به این نتیجه برسید که عمل نکردن دردناک تر از به پایان رساندن آن کار است. به عبارتی در ذهن خود به پایان رساندن این کار را با خوشی و دست نزدن به آن را با ناراحتی ربط دهید. مغز شما دارای ترازویی بسیار دقیق است. هنگام شروع هر کار، ناراحتی و خوشی حاصل از این کار با این ترازو سنجیده می شود. اگر کفه ناراحتی سنگین تر باشد تمایلی برای شروع کار نخواهید داشت. پس اگر می خواهید رفتاری را در خود تغییر دهید و یا کاری را شروع کنید در ابتدا باید آنچه در مغزتان با خوشی یا ناراحتی مترادف است را عوض کنید.

خوب وقت آن رسیده که برویم سراغ دفترچه موفقیت مان. نه، نگویید فردا، همین حالا این تمرین را انجام می دهیم.

تمرین تغییرات:

1- چهار عملی که مدت ها است انجامشان را به تعویق انداخته اید را یادداشت کنید.

2-در مقابل هر کدام بنویسد که با انجام ندادن آنها چه ناراحتی هایی را باید تحمل کنید. سوالاتی را در مقابل هرکدام مطرح کنید

مثال: با پرخوری چه ناراحتی هایی را باید تحمل کنم؟ اگر سیگار کشیدن را کنار نگذارم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر به این کارها نپردازم 5 سال آینده وضعیت تان چگونه خواهد بود؟ اعتماد به نفس شما تا چه اندازه خواهد بود؟ به یک جواب کوتاه بسنده نکنید. به خاطر داشته باشید آنچه زندگی ما را کنترل می کند احساس ماست. پس احساسات را درگیر کنید. سعی کنید حسی را که 5 سال بعد، اگردرزندگی به نتایح مطلوب نرسیده باشید را لمس کنید و آن را بنویسید.

3- بنویسید با ایجاد تغییر و یا انجام این کارها چه لذتی عایدتان می شود. هرچه که همین حالا یا بعدها به واسطه این اقدامات به دست می آورید را یادداشت کنید. فهرست بزرگی از تمام احساسات خود بنویسید.

منبع : سایت قانون جذب      

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۲۰
Fahimeh Nazari

راه های درس گرفتن از اشتباهات

آلبرت انیشتین,اشتباه بزرگ,براندون مال
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 13 امتیاز : 4.4]

همه ما کوله باری از اشتباه داریم که باید از اشتباه درس بگیریم.

همه ما اشتباه می کنیم و حتی گاهی اشتباه بزرگ، آن هم خیلی زیاد. بهترین قسمتش این است که بدانیم اشتباه کرده ایم. اگر ندانیم، باز یک اشتباه دیگر کرده ایم. در این مقاله می خواهیم ببینیم چطور باید با این همه اشتباهاتمان در زندگی کنار بیاییم.

برای این منظور، جملات مختلفی را از افراد مشهور درمورد اشتباه کردن برایتان گرد آورده ایم.

یادتان باشد، مهم نیست که اشتباه کرده ایم؛ مهم این است که با قانون جذب از اشتباهمان درس گرفته و در مورد آن تجربه و تفکر کنیم.

«افراد باهوش از اشتباهاتشان درس می‌گیرند. اما باهوش ترینشان از اشتباهات دیگران

 براندون مال (Brandon Mull)

«یک اشتباه نباید قدرت حکمرانی بر همه زندگی یک نفر را داشته باشد.»

جویس میر (Joyce Meyer)

«بزرگترین اشتباهی که می توانید در طول زندگی مرتکب شوید این است که همیشه، از اینکه مرتکب اشتباه شوید بترسید.»

البرت هوبارد (Elbert Hubbard)

۱. تازمانیکه باور نکنیم که شکست خورده ایم و دلسرد نشویم، هنوز شکست نخورده ایم. هیچوقت ناامید نشویم زیرا گاهی وقت ها اینکه بدانیم چه زمان باید دست از ادامه راه بکشیم، کدام جنگ را ببازیم، خود نیازمند خرد است.

«خیلی وقت ها برای اینکه اولویت هایمان را ببینیم، باید آنها را از خودمان دور کنیم.»

جان ایروینگ (John Irving)

آلبرت انیشتین,اشتباه بزرگ,براندون مال

۲. خودمان را برای اشتباهاتی که مرتکب شده ایم بخشیده، از دانش و تجربه خود استفاده کرده از آنها درس بگیریم و پیش رویم.

«اشتباه کردن گناه نیست. داشتن اعتباری که نتوانید هر از گاهی آن را خراب کنید چه ارزشی دارد؟»

قانون جذب چیست ؟

 سیمون الکلس (Simon Elkeles)

۳. از آن اتفاق درس بگیریم و آن را فراموش کنیم.

۴. هیچ وقت یک اشتباه را تکرار نکنیم.

«موفقیت این نیست که هیچوقت اشتباهی مرتکب نشوید. موفقیت در این است که هیچوقت یک اشتباه را تکرار نکنم.»          

جرج برنارد شاو (George Bernard Shaw)

۵. قلب و روحتان باید استوار باشد. وقتی می بینیم در حین و بین یک اشتباه هستیم، کنترل ذهنمان را به دست گیریم. قدرت فکر کردن در اشتباهات یک مزیت بزرگ است.

۶. از اشتباهاتمان درس بگیریم و با حس کینه و انتقام برگردیم. فقط زمانی که رشد کرده باشیم است که می توانیم اشتباهی را جبران کنیم.

برخورد با اشتباه,تجربه و تفکر,دانش و تجربه

۷. گاهی اوقات عوض کردن طرز تفکرمان کمک می کند. هیچوقت نمی توانیم با همان طرز فکر قبلی که اشتباهی را مرتکب شده ایم، آن را اصلاح کنیم.

۸. بیشتر اوقات تلاش نکردن برای اصلاح یک اشتباه ما را در همان جای اول نگه می دارد. شجاعت لازم برای غلبه بر ترسمان و اصلاح خطاهایمان را پیدا کنیم.

۹. قدم های کوچک برداریم و برای غلبه بر اشتباهاتمان تواناییمان را کم‌کم افزایش دهیم.

۱۰. در سختی ها به دنبال فرصتی برای پیدا کردن خودمان باشیم. در همه سختی ها فرصت های بیشماری برای رشد وجود دارد.

۱۱. برای غلبه بر سردرگمی هایمان وارد عمل شویم. علم به ما کمک می کند بر سردرگمی هایمان غلبه کنیم، سعی کنیم برای غلبه بر اشتباهمان هم دانش بیشتری درمورد آن موضوع پیدا کنیم.

۱۲. صبور باشیم و اجازه بدهیم زمان بگذرد.

درس گرفتن از اشتباه,سخن بزرگان,ناپلئون بناپارت  

۱۳. بزرگترین اشتباه اکثر ما این است که ناامید می شویم و دست از کار می کشیم. تازمانیکه ۱۰۰٪ کارمان را تکمیل نکرده‌ایم نباید کنار برویم. اگر نیاز به استراحت داشتیم، به خودمان وقفه بدهیم اما دست از ادامه راه نکشید. موفقیت شکستی است که برعکسش کرده باشیم.

۱۴. دست از فکر کردن برداریم و از فرصت ها استفاده کنیم. بیشتر اشتباهات فرصت هایی عالی برای پیشرفت در اختیارمان قرار می‌دهند.

«اشتباه کردن کاری انسانی و بخشیدن کاری الهی است.»            

الکساندر پوپ (Alexander Pope)

۱۵. کمال هیچوقت تصادفی نیست؛ بلکه نتیجه تلاش های هوشمندانه است.

«اگر ترس از کمال نداشته باشیم، هیچوقت به آن نمی‌رسیم.»            

سالوادور دالی (Salvador Dali)

اجازه بدهیم نگاهی به سخن بزرگان بکنیم که بعد از برخورد با اشتباهاتشان و تجربیات مختلف ارائه کرده اند:

«کسی که اشتباه نکرده باشد، یعنی هیچ چیز جدیدی را امتحان نکرده است.»          

آلبرت انیشتین (Albert Einstein)

«آزادی که برای اشتباه کردن در آن آزادی نداشته باشیم هیچ ارزشی ندارد.»          

ماهاتما گاندی (Mahatma Gandhi)

«مطمئن شدن از عقلانیت خود کار دشواری است. سالمترین کار این است که به ما یادآور شوند که قوی ترین‌ها هم ضعیف می‌شوند و عاقل ترین‌ها هم اشتباه می‌کنند.»            

ناپلئون بناپارت (Napoleon Bonaparte)

«وقتی راهمان را پیدا کنیم دیگر نباید بترسیم. باید شجاعت لازم برای اشتباه کردن را داشته باشیم. ناامیدی، دلسردی و شکست ابزارهایی هستند که خداوند برای نشان دادن راه به ما از آن استفاده می‌کند.»            

پائولو کوئیلو (Paulo Coelhi)

«قضاوت خوب از تجربه می آید و تجربه از قضاوت بد.»           

ریتا ماو براون (Rita Mae Brown)

شکست بیش از موفقیت آموزنده است؛ کسی که هیچ گاه اشتباه نمی کند، هرگز به جایی نمی رسد.

راکفلر (Rockefeller)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۰۰
Fahimeh Nazari

قدرت ذهن خود را تقویت کنیم – قسمت دوم


اثر مرکب,اصل الگو برداری,اعتماد به نفس
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 17 امتیاز : 4.1]

سلام دوستان و همراهان. همان طور که می دانید در این سری مقالات قصد دارم درباره قدرت درون انسان و نحوه فعال سازی آن طبق آموزه های آنتونی رابینز (قانون جذب) صحبت کنم و تجربیات و آموخته های خود را با شما در میان بگذارم.

در دوره قانون جذب دو اصل ابتدایی و در عین حال بسیار مهم را مطرح کردم ،اصل اول تصمیم گیری و اصل  دوم اصل انعطاف پذیری بود. از شما خواهش دارم اگر آموزه های مقاله قبل را فراموش کرد ه اید همین حالادست نگه دارید و ابتدا قسمت اول را دوباره مطالعه کنید و سپس به خواندن این مقاله ادامه دهید.

خوب اگر آماده هستید بیایید شروع کنیم…

در این مقاله 2 اصل دیگر را به عنوان اصول ابتدایی ولی مهم که می توان گفت در ادامه قسمت اول است را با شما درمیان می گذارم و در نهایت اولین تمرین برای فعال سازی قدرت درون را هم در این مقاله مطرح می کنیم.

اصل الگو برداری از افراد موفق

فرض کنید اضافه وزن دارید و قصد دارید از شر این اضافه وزن خالص شوید زیرا می خواهید انرژی مثبت بیشتری داشته باشید و در عین حال اندام متناسب تری هم داشته باشید. خوب همانطور که در مقاله قبل گفتیم قدم اول این است که با جدیت تصمیم بگیریم و در قدم دوم به سرعت اقدام کنیم. اما به راستی چه باید کرد؟ میلیون ها روش وجود دارد و اکثر آنها هم کارساز نیستند.

اثر مرکب,اصل الگو برداری,اعتماد به نفس

آنتونی رابینز پیشنهاد می کند با قانون جذب ثروت مدلی برای خود پیدا  کنیم. باید کسی را پیدا کنیم که ما می خواهیم، قبلا گرفته باشد و سپس همان کارهایی را بکنیم که او انجام داده است. زیرا تمام افراد موفق کسانی هستن که رفتار ویژه ای دارند بنابر این اگر ما هم همان رفتارها را در پیش بگیریم درست مثل این است که مسیر خود را از روی نقشه که از قبل با سال ها زحمت تهیه شده است انتخاب کنیم.

یکی از پیشنهادهای آنتونی رابینز این است که اگر چیزی را می خواهید به دست آورید، ابتدا کسی را پیدا کنید که آن را به دست آورده است و ببینید چه کرده است، شما هم همان کار را بکنید و همان نتایج را به دست آورید.

بیایید قبل از رفتن به سراغ اصل بعد نقل قول مستقیمی از آنتونی رابینز را در ارتباط با اصل الگو برداری بخوانیم:

“من به چیزهایی در زندگی دست یافته ام که معمولا فردی به سن من نمی تواند به آنها برسد. نه به این دلیل که من با شما خیلی تفاوت دارم. فقط به این سبب که به این نکته پی برده ام که هر آنچه من می خواهم، کسی قبل از من آن را به دست آورده است، پس برای به چنگ آوردن آن می توانم به جای آزمودن راه های متعدد، از همان راهی استفاده کنم که نتیجه آن کاملا مشخص است. من از روش الگو برداری برای بهبود بخشیدن به موقعیت مالی خود نیز استفاده کرده ام. من در جایگاهی قرار داشتم که در اجتماع زیر خط فقر به شمار می آید. ذره ای اعتماد به نفس نداشتم و احساس افسردگی می کردم، اما  توانستم هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی به یک دگرگونی فوق العاده دست یابم. در مدتی کمتر از دوازده ماه تمام ابعاد زندگی من صد و هشتاد درجه تغییر کرد. توانستم از آپارتمان چهل متری خویش به خانه جدیدم که ده هزار متر مربع وسعت داشت و در واقع شبیه به قصر بود، نقل مکان کنم.”

شکست پله ای برای صعود

همه ما افراد موفق زیادی را می شناسیم. چرا این افراد تا این اندازه توانسته اند موفق شوند؟ شاید بگویید آنها بسیار زیرک و فوق العاده هستند. اما بهتر است بدانید چنین افرادی بیش از آنچه شما فکر کنید شکست خورده اند، اما از هر شکست پله ای برای صعود و رسیدن به قله موفقیت می سازند.

از دیدگاه آنتونی رابینز احساساتی مانند ترس، طرد شدن یا درد که ما آنها را منفی می دانیم بهترین دوستان ما هستند. این احساسات در همه افراد وجود دارند اما افراد موفق از آنها به نفع خود استفاده می کنند. برای خیلی ها اگر این احساسات نبود نمی توانستند تغییر کنند، نمی توانستند زندگی خود را پیشرفت و ارتقا دهند و سخت کار کنند.

تنها با احساس ناراحتی است که فردی پی می برد که باید مسیر خود را تغییر دهد و بخشی از زندگی خود را از نو اصلاح کند، اما به شرطی که این احساس بر ما چیره نشود و ما را به انسانی محافظه کار تبدیل نکند.

آنتونی رابینز در زمینه قانون جذب چیست میگوید:

“آیا تاکنون دقت کرده اید مردم زمانی که موفق می شوند جشن و مهمانی می گیرند و زمانی که شکست می خورند به فکر فرو می روند؟ کسی که بارها به فکر فرو رود بزرگترین موفقیت ها را به چنگ خواهد آورد. پس به خاطر داشته باشید که شکست وجود ندارد. اگر در راه رسیدن به چیزی به ظاهر شکست خوردید مسلما از آن چیزی خواهید آموخت که شما را در راه رسیدن به مقصد یاری می کند و هر چه بیشتر بیاموزید، قطعا موفق تر می شوید.”

افراد موفق,انرژی مثبت,دارن هاردی

تمرین شماره یک: تهیه دفترچه موفقیت

از شما می خواهم تمریناتی که در این سری از مقالات آورده می شود را به طور کامل به انجام برسانید. برای به انجام رساندن آنها به یک دفترچه احتیاج دارید، من نام این دفترچه را دفترچه موفقیت می نامم. هر کدام بیش از 80 درصد از آنچه می شنویم و یا می خوانیم را در طی سه روز فراموش خواهیم کرد. اما با نوشتن 75 تا 90 درصد مطالب به گنجینه خاطرات شما سپرده می شود. زندگی با ارزش ترین هدیه الهی است، پس ارزش ثبت و نگهداری را نیز دارد.

به شما پیشنهاد می کنم پس از اتمام این سری مقالات باز هم دفترچه هایی را برای خود تهیه کنید و آن ها را تا پایان عمر نگه دارید. می توانید در این دفترچه ها آنچه را هر روز می آموزید، تفکرات، تجربه ها و هر چه شما را به هیجان آورده و خوشحال کرده است را یادداشت کنید.

آنتونی رابینز در این رابطه می گوید:

“این دفترچه ها مانند فرزندان شما هستند. مسلما برای شما پیش آمده است که روزی در خیابان با یکی از آشنایانتان برخورد کنید و او با دیدن فرزندتان بگوید: هی پسر چقدر بزرگ شده ای! در حالی که شما اصلا متوجه رشد و بزرگ شدن فرزندتان نبوده اید. دفترچه های شما گذشته تان را به خاطرتان می آورند و شما به چشم خود می بینید که چقدر رشد فکری کرده اید.”

از شما می خواهم به محض خواندن این مقاله دفترچه ای تهیه کنید. هیچ وقت نوشته های خود را بر روی تکه کاغذ یادداشت نکنید. خریدن یک دفترچه اولین وظیفه شماست.

دفترچه موفقیت,قانون جذب,قدرت درون 

وظیفه ای ساده بود نه؟ اما بدانید با انجام همین وظایف ساده است که زندگی مان در طولانی مدت دستخوش تغییرات زیادی می شود. با قرار دادن آجر های کوچک بر روی هم، خانه ای بزرگ و زیبا ساخته می شود.

دارن هاردی (مدیر مسئول مجله موفقیت آمریکا) جمع شدن نتایج این وظایف ساده را در طولانی مدت اثر مرکب می نامد. راستی نام دارن هاردی به میان آمد، از همین جا قول می دهم که در سری مقالاتی جداگانه آموزه های ایشان را هم مورد بررسی قرار دهیم. خوب بیایید از یک کار ساده شروع کنیم:

پیشنهاد میشود مقاله قانون جذب عشق را مطالعه نمایید

برای تمرین امروز می خواهم 2 کاری را که مدت هاست باید انجام دهید اما انجام آن را به تعویق انداخته اید، به پایان برسانید. دو کاری که احساس می کنید به انجام آن نیاز دارید. لازم نیست کاری شاق و دشواری باشد. شاید این کار زدن تلفن به یکی از دوستانتان باشد و یا حتی تمیز و مرتب کردن اتاقتان، نمی دانم. کارهای زیادی است که باید به انجام برسانیم ولی ما انجام آن را به فردا موکول می کنیم.

پس همین حالا دست به کار شوید و این دو کار را در دفترچه خود یادداشت کنید. این تغییر بسیار کوچکی در زندگی شماست اما به زودی دگرگونی عظیمی در زندگی شما شکل خواهد گرفت.

ادامه دارد…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۰۰
Fahimeh Nazari

7 طرز تفکر تضمینی برای رسیدن به موفقیت پایدار

اعتماد به نفس,افراد موفق,انعطاف پذیری
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 28 امتیاز : 4.5]

همانطور که در دوره قانون جذب مطرح شد در مورد موفقیت معمولا افراد شامل دو نوع می باشند. یکی گروه افرادی هستند که از موفقیت های کوتاه مدت لذت می‌برند و گروه دیگر به موفقیت های پایداری دست می یابند که تا آخر عمر در کنار آنها باقی می‌ماند.

تاجران معمولا معتقدند که آنها هر چیزی که برای موفقیت در کارشان نیاز هست را دارند. آنها از تغییرات اجتناب کرده و به شدت با پذیرفتن نصیحت ها یا انتقادات مشکل دارند. اینگونه افراد می توانند به بالاترین نقاط دست یابند اما موفقیت های طولانی مدت ممکن است پایدار نباشد. برای به دست آوردن موفقیت های پایدار، باید طرز فکری داشته باشید که در آن عوامل موفقیت توسط مقدار رشد و توسعه شما تعیین ‌شود. باید باور داشته باشید که هر چقدر بیشتر یاد بگیریم، موفقیت بیشتری در انتظار ما  خواهد بود.

در ادامه 7 طرز تفکر ایده‌آل برای رسیدن به موفقیت پایدار را برای شما عزیزان بازگو خواهیم کرد.

1.من همیشه می توانم شرایط را بهبود ببخشم:

در قانون جذب موفقیت بر اساس توانایی ما برای یادگیری به وجود می‌آید. ذهن خود را به گونه ای تنظیم کنیم که معلمان، مربیان، همکاران و کارفرمایان خود را به عنوان یک راهنما و معلم ببینم. این افراد منابعی هستند که می توانیم از آنها استفاده کنیم. ما می توانیم گوش کنیم و مشاهده نماییم و همین امر باعث پیشرفتمان خواهد شد. باورمان شود که بهبودها همیشه امکان پذیر است. آماده باشیم و خودمان را بیشتر از آن چیزی که هستیم توسعه دهیم. اگر از موقعیتی هایی که داریم راضی باشیم، به احتمال زیاد در همان مکان باقی خواهیم ماند. موفقیت های طولانی مدت تنها با کنجکاوی حاصل می شود و کنجکاوی نیز بر اساس آموزش و توجه به اطلاعاتی است که دانش و علم ما را توسعه خواهد داد.

اعتماد به نفس,افراد موفق,انعطاف پذیری

2.اشتباهات خود را اصلاح ‌کنیم:

موفقیت یک فرآیند است نه یک رویداد. ذهن خودمان را به گونه ای تنظیم کنیم که آمادگی اشتباه کردن و تجربه چالش های بزرگ را داشته باشم. این زمان ها بهترین و بزرگترین هدایایی است که در عمر خود دریافت می‌کنیم. اگر اشتباهی می کنیم، می توانیم آن را تصحیح کنیم.

با قانون جذب ثروت این شرایط را بپذیریم زیرا فرصتی برای یادگیری است و باعث می شود در شرایط بعدی بهتر عمل کنیم. هر زمانی که بتوانیم خودمان را اصلاح کنیم و منطبق ‌سازیم قادر خواهیم بود هوش خود را افزایش داده و راه موفقیت را باز کنیم. هر زمانی که پاسخی برای سوال های خود نداشتیم، حتما کمک بگیریم و از دانش دیگران بهره مند شویم تا خود را به سمت جلو ببریم. اشتباهات به ما کمک می‌کند رشد کنیم، تغییر کنیم و خود را با شرایط وفق دهیم. این گونه اشتباهات به ما کمک می کند افکار خود را شناساسی کرده و کنترل افکار خود را در دست بگیریم. آن ها به ما می آموزند که ببخشیم، ترس های خود را رها کرده و بدون پشیمانی زندگی کنیم. آن‌ها انعطاف پذیری را به ما یاد می‌دهند. موفقیت بیشتر بر روی توانایی هایی ایجاد می شود که از طریق اشتباهات حاصل شده است.

ایجاد انگیزه,تلاش‌ و کوشش,راه موفقیت

3.هیچ محدودیتی در مورد چیزی که می توانم یاد بگیرم وجود نخواهد داشت:

آیا فکر می کنید محدودیتی برای یادگیری وجود دارد؟ اگر چنین است این طرز فکر می تواند با فرصت های موجود در به دست آوردن موفقیت طولانی مدت و پایدار تداخل داشته باشد. ذهن خود را به گونه‌ای تنظیم کنیم که باور داشته باشم هیچ محدودیتی برای یادگیری وجود ندارد و موفقیت را بدون یادگیری نمی‌توان به دست آورد. آموزش و یادگیری مزایای خود را به یک روش مثبت در اختیار ما قرار می دهد. زمانی که در معرض ایده های جدید قرار می گیریم، درگیر آن شده و این باعث ایجاد انگیزه برای ما میشود. یادگیری و آموزش حس خوب موفقیت را فراهم می کند و باعث افزایش ارزش و شکیبایی ما خواهد شد. همیشه روش های جدید برای یادگیری مسائل جدید وجود دارد و انجام اینکارها دنیای ما را به روی افراد جدید، تجریبات و فرصت ها باز می‌کند. اگر با آغوش باز به یادگیری و آموزش پرداخته و آن را بپذیریم، در همه موقعیت های زندگی به دنبال شرایطی برای رشد خود هستیم. هرگز واجد شرایط بودن برای کاری را متوقف نکنیم. همیشه یاد بگیریم و رشد کنیم.

رسیدن به موفقیت,عوامل موفقیت,کار و تلاش‌

4.چالش برای ما یک سکوی پرش باشد:

ذهن خود را برای چالش ها باز کنیم و آن را بپذیریم. نباید از چالش ها اجتناب کنیم. چالش ها همیشه به عنوان یک کاتالیزور برای موفقیت عمل می کنند که ما نیز باید از آنها استفاده کنیم. چالش ها تنها مهارت و دانش ما را پرورش نمی دهند، آنها به ما کمک می کنند اعتقادات عمیقی در خود ایجاد کنیم. هر چقدر بیشتر خود را به چالش بکشیم، اعتماد به نفس بیشتری در مورد توانایی های خود خواهیم داشت. به دنبال چالش ها باشیم. چالش های بزرگتر ،جرات ما را بیشتر می کند و بر انعطاف پذیری ما می‌افزاید. مربی را استخدام کنیم که بتواند ما را از ناحیه آرامشمان بیرون بیاورد. خطراتی را بپذیریم که قبلا جرات انجام آن را نداشتیم. اگر کسی به ما گفت که نمی توانیم اینکار را انجام دهیم، اجازه دهیم همین افکار و حرفها باعث ایجاد علاقه، شوق و انگیزه در ما شود.

کسب وکار,کنترل افکار,موفقیت در کار

5.افکار و تلاش خودمان باعث ساخت آینده میشود:

ذهن خود را به گونه ای تنظیم کنیم که بداند کار و تلاش‌ کردن می تواند ما را باهوش تر و با استعدادتر سازد. تلاش‌ و کوشش بسیار، موفقیت را تضمین می کند. بیشتر افراد موفق تنها با تلاش و کوشش به موقعیت فعلی خود دست یافته اند و هوش تاثیر زیادی نداشته است. مهارت و استعداد تنها می تواند ما را به سمت جلو هدایت کند. کار و کوشش سخت و بسیار است که می تواند از ما یک انسان موفق بسازد. از صمیم قلب باور داشته باشیم که اگر تمامی تلاش خود را برای انجام کاری صرف کنیم، بهترین نتیجه را دریافت خواهیم کرد. تمایل داشته باشیم کارهایی انجام دهیم که از دید دیگران غیر ضروری ، زمانبر و بی معنی است. این جزییات می تواند تغییرات بزرگی ایجاد کند و موفق بودن یا نبودن فرد را مشخص نماید.

اعتماد به نفس,افراد موفق,انعطاف پذیری

6.افراد موفق همیشه مفید هستند:

باور داشته باشیم که سایر افراد موفقی که در زندگی ما حضور دارند برای انگیزه دادن به ما اینجا هستند. افراد موفق پر از اطلاعات مفیدی هستند که می توانند به ما در رسیدن به موفقیت کمک کنند. بیشتر آنها تمایل دارند اطلاعات خودشان را با ما به اشتراک بگذارند تا به سطوح بالاتری از موفقیت دست پیدا کنیم. ما هیچ فرقی با آنها نداریم. تمامی این موارد به نفع ما کار می کند. یاد بگیریم کارهایی را انجام دهیم که آنها برای رسیدن به موفقیت انجام داده اند. اطراف خود را با افراد موفق پر کنیم زیرا آنها از طریق دوستی، تخصص و اطلاعات خود، سریعا ارزشی را به زندگی و کسب وکار ما می افزایند.

اعتماد به نفس,افراد موفق,انعطاف پذیری

7.هرگز متوقف نخواهم شد:

ذهن خود را به گونه ای تنظیم کنیم که همیشه در حال رشد باشد. بدون توجه به شرایط استقامت کنیم. اجازه ندهیم واژه توقف و دست کشیدن از کار به ذهنمان خطور کند. هیچ چیزی همانند استقامت در یک سفر طولانی و پرتلاطم به درد ما نخواهد خورد. استعداد داشتن به معنای مقاومت و پایداری نیست. افراد با استعداد زیادی در دنیا وجود دارد که موفق نیستند. نبوغ کافی نیست. نبوغ بدون پاداش یک موجود افسانه‌ای در جهان است. آموزش و یادگیری به تنهایی نمی‌تواند ما را به سمت موفقیت سوق دهد زیرا جهان پر از افراد آموزش دیده تنبل و بدون انگیزه است.

اعتماد به نفس,افراد موفق,انعطاف پذیری  

موفقیت از طریق استقامت و پایداری به دست می‌آید.

موفقیت تنها زمانی حاصل میشود که متوقف نشویم، صبور باشیم، پایدار باشیم، ذهن قوی داشته باشیم و برای رسیدن به موفقیت تلاش کنیم. این تنها پشتکار و عزم است که پایدار و با دوام خواهد بود. زمانی که برای یادگیری علاقه و اشتیاق داشته باشیم می توانیم همه چیز را تغییر دهیم، همه چیز را بهبود ببخشیده و شرایط را بپذیریم. زمانی که ذهنمان را برای رشد کردن تنظیم می‌کنیم، توانایی و ظرفیت ذهنمان برای یادگیری مسائل جدید افزایش پیدا می‌کند و قادر خواهیم بود مشکلات موجود را به یک روش موثر و نوآورانه حل کنیم. زمانی که اعتقاد داشته باشیم می توانیم خود را توسعه دهیم، قادریم اطلاعات دقیق در مورد نقاط ضعف و قوت خود به دست آوریم. برای به دست آوردن موفقیت های پایدار، نقاط قوت خودمان را شناسایی کنیم و بر روی آنها کار کنیم. موفقیت تنها در طرز فکر ماست.

منبع : سایت قانون جذب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۰
Fahimeh Nazari

قدرت ذهن خود را تقویت کنیم – قسمت اول

آنتونی رابینز,انعطاف پذیری,ترس از ارتفاع
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 37 امتیاز : 4.1]

“درمعادله زندگی، آینده هیچ وقت با گذشته برابر نیست.”

در این سری از مقالات تصمیم دارم درباره قدرت درون و نحوه فعال سازی آن طبق آموزه های آنتونی رابینز صحبت کنم. نکاتی را مطرح می کنم که می تواند چهره ی زندگی شما را کاملا عوض کند.

ابتدا بهتر می دانم کمی بیشتر با آنتونی رابینز آشنا شویم و بدانیم قانون جذب چیست ؟

آنتونی رابینز,انعطاف پذیری,ترس از ارتفاع

آنتونی رابینز نویسنده و سخنران مقتدر آمریکایی در ۲۹  فوریه ۱۹۶۰ در خانواده ای نسبتا فقیر به دنیا آمد. پس از گرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگون روی آورد، اما توفیق چندانی نیافت. در سن ۲۲ سالگی در آپارتمان ۴۰ متری محقری، زندگی مجرد فقیرانهای داشت و به گفته خودش، ناچار بود ظرف های غذای خود را در وان حمام بشوید. گذشته از گرفتاری های مالی، بر اثر پرخوری و بدخوراکی، بیش از یکصد و بیست کیلوگرم وزن داشت، و به علت چاقی، دچار تنبلی، بیحالی و خواب آلودگی شده بود. اما در عین فقر و فلاکت، رؤیاها و آرزوهای جاه طلبانه ای داشت، و در عالم خیال، خود را در قصر زیبایی در ساحل دریا و نزدیک جنگل سرسبزی مجسم می ساخت و برای خود همسری شایسته، اتومبیل گرانقیمت و امکاناتی رؤیایی در نظر میگرفت.

سرانجام مصمم شد که با چاقی خود، مبارزه کند و برای رسیدن به این هدف به مطالعه چند کتاب پرداخت، اما مطالب آنها را ضد و نقیص یافت و آنها را دور انداخت. پس از آن، برای کاهش وزن خود، راهی دیگر جست. به فکر افتاد فردی را که از هر جهت سالم و دارای تناسب اندام  باشد، پیدا کند و افکار، اعتقادات و نحوه تغذیه او را سرمشق خود قرار دهد. این شیوه، مؤثر واقع شد و توانست درکمتر از دو ماه، بدون استفاده از رژیم غذایی و عمد تا با شیوههای روانشناسی و کنترل فکر و ذهن، حدود پانزده کیلوگرم از وزن خود را کم کند، و با توجه به قامت بلند خود که در حدود دو متر بود، تناسب اندام خود را بدست آورد. شهرت عمده او به خاطر سلسله کتابهایش در زمینه موفقیت (قانون جذب) است.

آنتونی رابینز بیش از نیمی از عمر خود را صرف کمک به دیگران کرده، تا عظمت وجود خود را کشف نموده و آن را بهتر سازند. او یکی از موفقترین افراد ایالت متحده در زمینه بهبود عملکرد دیگران است. وی بنیانگذار و رئیس هیئت مدیره بنیاد آنتونی رابینز است که به منظور کمک به افراد برای رسیدن به موفقیتهای فردی و حرفه ای تأسیس شده است.

سالهاست که از آموزه های آنتونی رابینز در زندگی شخصی خود استفاده کرده ام و توانسته ام بر طبق این آموزه ها نتایج قابل توجه ای را کسب کنم و اکنون تصمیم دارم در طی چندین مقاله خلاصه ای از این آموزها را با شما در میان بگذارم.

ترس از رانندگی,تصمیم گیری,تلاش و پشتکار

بیایید ابتدا چند سوال را مطرح کنیم: آیا دستیابی به موفقیت با قانون جذب واقعا ساده است؟

آیا می توانیم همه چیز را در زندگی تغییر دهیم، جسم مان، روابط اجتماعی مان، وضعیت مالی مان؟ تصور میکنید غیرممکن است کسی در کمتر از 12 ماه میلیاردر شود؟

شاید بگویید اگر همه این ها انقدر ساده است که می توان با استفاده از قدرت درون به آنها دست یافت پس چرا همه به چنین موفقیت هایی دست پیدا نمی کنند؟  

سوال خوبی است. در زندگی کارهای زیادی هستند که بسیار ساده اند اما مردم به راحتی از کنار آنها رد میشوند چون در روزمرگی زندگی خود غرق شده اند.

اغلب مردم روزها و سال ها از عمرشان می گذرد و تازه در کهنسالی می فهمند که فقط بخش ناچیزی از  زندگی را تصاحب کرده اند. اما نه به این دلیل که باهوش نیستند، بلکه فقط به این دلیل که با قانون جذب عشق عاشق آنچه می خواهند نیستند، بنابراین وارد عمل نمی شوند و قدرت تصمیم گیری را در خود پرورش نمی دهند. قبل از شروع باید بگویم ایجاد این تغییرات در گروی دو اصل است :

1- واقعا بخواهید زندگیتان تغییر کند.

2- خود را در قبال انجام تمرینات مطرح شده در این سری مقالات مسئول بدانید.

اگر دو اصل بالا را رعایت کنید تمام آن چیزهایی که روزی برایتان خواب و خیالی بیش نبوده است، به  بخشی از زندگی روزمره شما تبدیل می شود.

اغلب مردم نمی دانند واقعا از زندگی چه می خواهند اما بدتر از آنها کسانی هستند که می دانند چه میخواهند اما هیچ اقدامی در جهت دستیابی به آن نمی کنند. آنها فقط می نشینند و امید دارند که روزی به تمام خواسته های خود برسند. آن “روزی” همین امروز است، همین حالاست. سال ها پیش جمله زیبایی شنیدم: جاده “روزی” به ناکجا آباد ختم می شود.

پس آیا آماده هستید که تمام بهانه ها را کنار بگذاریم و در کنار هم مرحله به مرحله اصول فعال سازی قدرت درونی خویش را بیاموزیم و سپس این آموزه ها را در زندگی به کار گیریم؟  

پس بیایید شروع کنیم…  

اصل اول: تصمیم گیری تصمیم بگیرید، همین الان تصمیم بگیرید. اصلا مهم نیست موقعیت کنونی شما تا چه حد مساعد است، شما می توانید به موقعیتی بالاتر از آن برسید. فقط تصمیم بگیرید. ”  از خود بیش از آنچه دیگران از شما انتظار دارند متوقع باشید.”

ریشه لاتین کلمه تصمیم گیری از “قطع” است. شما هم در هنگام تصمیم گیری هر چه احتمال منفی است را قطع کنید و کنار بگذارید. نترسید.

با استفاده از قدرت ذهن و تصمیم درست می توانید هر ماه درآمدی بسیار بالا داشته باشید، می توانید تبدیل به همان کسی شوید که در رویاهایتان آرزو دارید و…

دستیابی به موفقیت,قانون جذب,قدرت تصمیم گیری

به راستی میتوان به این موفقیت ها رسید؟ چرا کمتر کسی در این دنیا به این موفقیت ها دست پیدا میکند؟ 

چنین اهدافی کمتر تحقق پیدا می کنند. نه به این سبب که دست نیافتنی هستند، بلکه ما برای رسیدن به آنها تلاش و پشتکار نداریم. اما چرا؟ به دلیل ترس. بیایید ترس را بیشتر بررسی کنیم.

قدرت درون,قدرت ذهن

بزرگترین دام بر سر راه موفقیت، آنچه که مردم را از رسیدن به رویاهایشان باز می دارد ترس است. ترس از شکست، ترس از طرد شدن، ترس از ارتفاع، ترس از رانندگی، ترس از درد و ترس از تمام ناشناخته ها.

حال سوال اینجاست که چگونه باید ترس را محدود کرد؟ تنها راه برطرف کردن ترس روبرو شدن با آن است. اگر ترس بر روی زندگی تان سایه انداخته، به سراغش بروید و به سویش حمله ور شوید.

شاید در ابتدا محدود ساختن ترس هایتان ساده به نظر نرسد اما این کار عملی است. این کار باید به تدریج و به صورت مستمر انجام شود، درست مانند ورزیده کردن ماهیچه های بدنتان.

برای مثال اگر می خواهید بدنی ورزیده داشته باشید باید به تدریج با حرکات ساده و نرمش های ملایم ورزش کردن را شروع کنید و پس از گذر چند ماه می بینید ماهیچه هایی به مراتب قوی تر دارید و پس از مدتی آنچه برایتان غیرممکن به نظر می رسید به حقیقت زندگی شما تبدیل می شود.

اصل دوم: انعطاف پذیری

اکنون زمان آن رسیده که ماهیچه های روح خود را ورزیده تر کنید تا بتوانید راحت تر و سریع تر تصمیم بگیری. سه عامل عمده برای فعال سازی عظمت درونی خود ضروری است.

1- بدانید چه می خواهید.

2- دست به کار شوید.

3- نتایج کارهای خود را در نظر بگیرید.

البته استفاده از فرمول فوق به این معنا نیست که از این به بعد دیگر شما شکست نمی خورید. در واقع،  اغلب افراد موفق شکست خورده ترین مردم دنیا هستند زیرا بیش از دیگران طعم شکست را چشیده اند.

اغلب مردم به خاطر ترس از شکست در زندگی هیچ کاری نمی کنند و این درواقع یعنی شکست برای تمام عمر. اما افراد موفق زمانی که می فهمند مسیری که انتخاب کرده اند اشتباه است فورا راه دیگری را برای رسیدن به مقصد خود انتخاب می کنند. این اصل را آنتونی رابینز “اصل انعطاف پذیری” نامیده  است.  

در مسیر رسیدن به موفقیت خوب حواس خود را جمع کنید ببینید آیا برنامه ای که در پیش رفته ید خوب عمل می کند یا نه. به عبارت دیگر پس از اینکه خواسته خود را مشخص کردید و خود را وادار به عمل کردید در مرحله سوم باید ببینید راهی که در پیش گرفته اید به مقصد می رسد یا نه. به نتایج کارهای خود خوب توجه کنید وگرنه هر قدمی که برمی دارید شما را از هدفتان دور می کند. اما به محض اینکه دریافتید نتایج حاصل آن چیزی نیست که شما در نظر دارید از تغییر مسیر خود نهراسید، قابلیت انعطاف پذیری از خصایل افراد موفق است. بابت زحماتی که تا به حال کشیده اید نگران نباشید، تمامی آنها تجربیاتی هستند که برای بالا رفتن از نردبان موفقیت می توان از آن ها مثل پله بالا رفت. ممکن است در مرحله ای از زندگی به خود بگویید: هر چه رشته بودم پنبه شد، حالا چه کنم؟  

پاسخ این است: فقط روش خود را تغییر دهید و راه دیگری را امتحان کنید. شاید بگویید اگر باز هم موفق نشدم چه؟ جواب مشخص است، روش دیگری را امتحان کنید. اگر نشد باز هم روش دیگری را امتحان کنید، آنقدر روش ها و راه های مختلف را امتحان کنید تا بالاخره موفق شوید. ممکن است بگویید: به نظر دیوانگی می آید!!

آنتونی رابینز,انعطاف پذیری,ترس از ارتفاع

بگذارید سوالی از شما بپرسم: چند بار زمین خوردید تا توانستید راه رفتن را بیاموزید؟ چقدر طول کشیدتا بالاخره توانستید اولین گام استوار را بر روی زمین بگذارید؟ آیا سعی در راه رفتن دیوانگی است؟ کودکان را ببینید که چند بار زمین می خورند تا سرانجام قادر به راه رفتن می شوند. فرمول جادویی موفقیت همین است. اما بزرگسالان دیگر این روش قانون جذب ثروت را پیش نمی گیرند. بزرگسالان شکست را حتمی می دانند و اگر برای رسیدن به هدفی شکست بخورند تنها ممکن است یک یا دوبار روش دیگری را امتحان کنند. کمتر کسی است که بیش از این برای رسیدن به هدفی اصرار کند. آنها خیلی زود اهداف خود را رها می کنند. دیگر ورزش نکنند، شغل خود را رها می کنند، همسر خود را طلاق می دهند و…  

عظمت درون خود را احیا کنید، انعطاف پذیر باشید.

ادامه دارد… 

منبع : سایت قانون جذب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۱۵
Fahimeh Nazari

زندگی نامه آنتونی رابینز

آنتونی رابینز,اعتماد به نفس,افراد موفق جهان
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 34 امتیاز : 4.3]

آنتونی رابینز ( Antony robinz ) در سال ۱۹۶۱ در خانواده نسبتاً فقیری متولد شد. پس از گرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگون روی آورد، اما توفیقی برایش نداشت.

همانطور که در دوره قانون جذب مطرح شد آنتونی رابینز در سن ۲۲ سالگی در آپارتمان ۴۰ متری محقری، زندگی مجردی فقیرانه ای داشت و به گفته ی خودش، ناچار بود ظرفهای غذای خود را در وان حمام بشوید. گذشته از گرفتاری مالیش، بر اثر پرخوری و بد خوراکی، بیش از 120 کیلوگرم وزن داشت، و به علت چاقی، دچار تنبلی، بی حالی و خواب آلودگی شده بود.

اما در عین فقر و فلاکت، برای خود رؤیا پردازی میکرد و آرزوهای جاه طلبانه ای داشت، و در عالم خیال، خود را در قصر زیبایی در ساحل دریا و نزدیک جنگلی سرسبز مجسم می ساخت و برای خود همسری شایسته، اتومبیل گران قیمت و امکاناتی رویایی در نظر می گرفت.

سر انجام مصمم شد که با چاقی خود، مبارزه کند و برای رسیدن به هدف خود به مطالعه ی چند کتاب پرداخت، اما مطالب آنها را ضد و نقیص یافت و آنها را دور انداخت. پس از آن، برای کاهش وزن خود، راهی دیگر جست. به فکر افتاد فردی را که از هر جهت سالم و دارای تناسب اندام باشد، پیدا کند و افکار، اعتقادات، و نحوه ی تغذیه او را سرمشق خود قرار دهد.

این شیوه برای او موثر بود و توانست در کمتر از دو ماه، بدون استفاده از رژیم غذایی و عمدتاً با شیوه های روانشناسی و با استفاده از کنترل فکر و ذهن، حدود پانزده کیلوگرم از وزن خود را کم کند، و با توجه به قامت بلند خود که در حدود دو متر بود، تناسب اندام خود را بدست آورد.

پس از موفقیتی که در زمینه کنترل وزن کسب کرد، او را به اندیشه وا داشت که شاید این شیوه را بتوان در هر زمان، هر جا و هر زمینه، در مورد هر کسی بکار گرفت. ابتدا معتقد شد که برای بدست آوردن و حفظ تناسب اندام، در مرحله اول باید افکار، تصورات، و با استفاده از رفتار شناسی رفتارهای فردی را که از نظر وزن متناسب است دریابیم. ببینیم آن فرد چه می خورد، چه اندازه ای می خورد و چگونه می خورد. سپس او را سرمشق قرار دهیم و به همان نتیجه برسیم.

پس از آن اعتقاد پیدا کرد که ساختمان مغز و اعصاب افراد (بشر)، کم و بیش به هم شبیه است، پس اگر کسی در نقطه ای از دنیا توانسته است کاری بزرگ را به انجام برساند، من هم که دارای مغز و اعصاب مشابه او هستم می توانم عیناً همان کار را انجام دهم و به همان نتیجه برسم، به شرطی که از همان راهی که او رفته است بروم و طرز تفکر و رفتارم شبیه او باشد.

او این طرز فکر را با قانون جذب مورد عمل قرار داد و به دیگران نیز توصیه نمود و نتایج را بررسی کرد و به درستی این عقیده ایمان یافت.

در این هنگام به مطالعه عمیق، کتب روانشناسی و شرکت در کلاس های استادان این علم پرداخت و با فنون تازه ای از قبیل « برنامه ریزی عصبی ـ کلامی » و « روش های انجام بهینه کارها » آشنا گردید،  او این شیوه ها را در مورد خود و دیگران به کار گرفت و به نتایج چشمگیری نایل شد و توانست راه موفقیت در زندگی خود را پیدا کند، تدریجاً توجه افراد بسیاری به سوی او جلب گردید.

آنتونی رابینز,اعتماد به نفس,افراد موفق جهان

در سال ۱۹۸۴ شیوه های تازه روانشناسی را برای تعدادی از قهرمانان ورزشی مورد آزمایش قرار داد و آثار آن در بازیهای المپیک ۱۹۸۴ نمایان گردید. پس از آن او برای تدریس نظامیان امریکا  از سوی ارتش برای تدریس روش های جدید دعوت شد. ضمن اجرای این طرح متوجه نقایص آموزشی ارتش در زمینه تیراندازی گردید و ادعا کرد که می تواند زمان برنامه های آموزشی مزبور را به نصف تقلیل دهد. ارتش با وی قرار داد بست تا چنانچه بتواند ادعاهای خود را عملاً به اثبات برساند، دستمزد قابل توجهی به او بدهد.

او نه تنها توانست مدت این دوره را به کمتر از نصف برساند، بلکه درصد قبولی شرکت کنندگان را که تا آن زمان به طور متوسط ۷۰% بود، به ۱۰۰% افزایش داد. مطلب قابل توجه اینکه خود وی تیر اندازی نمی دانست و از اسلحه و جنگ متنفر بود و آنچه مایع توفیق او شد، اطلاعات عمیق روانشناسی، لحن نافذ و احاطه به اصول آموزش و نحوه یادگیری بود.

این موفقیت ها، پاداشهای مادی و معنوی فراوانی به همراه داشت. پله های بعدی موفقیت را به سرعت طی کرد و به زودی به همه آرزوها و خواسته های خود رسید. رسیدن به رویا و رسیدن به هدف برای او در کمتر از دو سال صورت گرفت، با همسر دلخواه خود ازدواج کرد. قصر زیبایی در سواحل سرسبز « سن دیه گو » خرید که از طرفی مشرف به دریا بود. اتومبیل و وسایل زندگی خود را مطابق با آنچه در رویاهای جوانی خود می دید، تهیه کرد. به کمک دوستانش شرکتی را تأسیس کرد که نامش را « بنیاد رابینز » گذاشتند که به منظور کمک به افراد برای رسیدن به موفقیت های فردی و حرفه ای تأسیس شده است و سالانه بیش از دهها هزار نفر را آموزش می دهد.

رازهای موفقیت,راه موفقیت,راه موفقیت در زندگی

در ضمن، برنامه ی « عبور از روی آتش » او که بخش کوچکی از محتوای سمینارهای او را تشکیل می داد  و به منظور ایجاد اعتماد به نفس در شرکت کنندگان طرح شده بود توجه مطبوعات و رسانه های گروهی را جلب کرد.

اجرای سمینارها و برنامه های تلویزیونی نامبرده شده تا این زمان همچنان ادامه دارد و همه ی هفته، بینندگان مشتاق او، برنامه های وی را از تلویزیون مشاهده می کنند.

علاقه ی خاص رابینز به این است تا با کمک به افراد ، جهان را جای بهتری برای زیستن بسازد ، و به افراد جامعه کمک کند تا سرنوشت خود را با دستان خودشان رقم بزنند، روابط خود را با افراد جامعه بهترکنند، به دنبال هدف های ارزشمند زندگی خود بروند، بر ناکامی های عاطفی یا مالی خود غلبه کنند و به سهم خود به جامعه و کشور خدمت نمایند.

رابینز، در سال ۱۹۸۶، در حالی که بیش از ۲۵ سال نداشت، حاصل اندیشه ها و تجربه های عملی خود را در کتابش به نام « به سوی کامیابی » به رشته تحریر کشید و در آن رازهای موفقیت خود و بسیاری از افراد موفق را آشکار ساخت. این کتاب در ۱۹۸۷۷، عنوان پرفروش ترین کتاب را به خود اختصاص داد.

رسیدن به رویا,رسیدن به موفقیت,رسیدن به هدف 

رابینز برای بهبود عملکرد کارکنان ، با سازمانهایی از قبیل  IBM، American express ، Mac Daglas ،AT&T  و ارتش ایالات متحده و همچنین تیمهای ورزشی لس آنجلس و قهرمانان مدال طلای المپیک همکاری کرد. وی همچنین مورد مشاوره ی بسیاری از چهره های معروف جهانی بوده و درمورد بازسازی شهر شفیلد که چهارمین شهر بزرگ انگلستان است نیز طرف مشورت بوده است.

تونی، در شهرهای مختلف سمینارها و سخنرانی های متعددی را اجرا کرد و برنامه های آموزشی فراوان را برای خردسالان، بزرگسالان، معلولین و عقب افتادگان ذهنی ترتیب داد و در سال ۱۹۹۱ بنیادی غیرانتفاعی را بوجود آورد که هدفش کمک به کودکان عقب مانده ، افراد بی خانمان ، سالمندان و زندانیان است. با شیوه های روان درمانی خاص خود، بسیاری از افراد را از چنگال یأس ها، افسردگی ها و ترسهای بی دلیل ( نظیر ترس از تاریکی، جمعیت، ارتفاع، مرگ و نظایر آن ) نجات داد و به شهرها و کشورهای متعدد سفرکرد و مورد مشورت افرادی از طبقات مختلف نظیر رؤسای جمهوری، مدیران، صاحبان صنایع و بازرگانان واقع شد و در سمینارهای او گروه های بیشماری شرکت کردند. از طریق مطبوعات و برنامه های هفتگی تلویزیونی به اشاعه افکار و عقاید خود پرداخت.

رفتار شناسی

در سال ۱۹۹۱ کتاب دیگری به نام بسوی کامیابی ۲ ( نیروی عظیم درون را فعال کنید ) به رشته تحریر در آورد. این کتاب نیز مانند کتاب قبلی به عنوان پرفروش ترین کتاب سال انتخاب شد. سال ۱۳۷۱۱ این دو کتاب توسط آقای مهدی مجرد زاده کرمانی ترجمه و در دسترس ایرانیانی قرار گرفت که به دنبال تغییرات عظیم در زندگی خود و دیگران بودند.

خود او در پشت جلد کتاب بسوی کامیابی چنین می نویسد: ” شما نیز مانند سایر افراد موفق جهان، می توانید به سوی کامیابی گام بردارید. می توانید به همه خواسته ها و آرزوهای خود در زندگی برسید. می توانید پدر یا مادری بهتر، دوستی صمیمی تر، همسری شایسته ، بازرگانی موفق تر، مدیری کاردان تر یا قهرمانی نیرومند تر باشید. می توانید کلامی نافذ داشته باشید و با اشخاص، فوراً صمیمی شوید. می توانید جسمی سالم و اندامی متناسب داشته باشید.

می توانید به کمک پنج کلید طلایی، به ثروت وخوشبختی برسید. می توانید ترس، نگرانی، افسردگی و یا هر نوع عادت نامطلوب را ازخود دور کنید. می توانید با اراده و مصمم باشید و حتی از روی خرمنی از آتش به سلامت عبور کنید.”

آقای رابینز، در حال حاضر 56 سال دارد و با همسر و فرزندانش در« دلماکالیفرنیا » زندگی می کند. رابینز از روشهای گوناگونی برای بالا بردن سطح زندگی خود و دیگران استفاده می نماید. او اعتقاد دارد که فرایند تفکر و ارزیابی چیزی جز پرسش و پاسخ درونی نمی باشد.

آنتونی رابینز,اعتماد به نفس,افراد موفق جهان

می دانید که طبق قانون جذب عشق نحوه تفکر و ارزیابی شما ( که خود ارزیابی هم به عوامل گوناگونی در موقعیت ارزیابی بستگی دارد ) احساس شما را شکل می دهد و با توجه به اینکه یک شخص هر چه هم که عاقل و بالغ باشد بر اساس احساسات خود ونه بر اساس فکر خود عمل می کند، پس نوع احساس ما در هر لحظه، رفتار ما را شکل خواهد داد و این رفتارها و عادت هایی که شاید بسیاری از مواقع متوجه میزان بازدارندگی آنها نیز نمی شویم، نهایتاً سرنوشت ما را شکل می دهند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۰
Fahimeh Nazari

دوست داشتنی و کاریزماتیک باشیم

احساس خوب,اعتماد به نفس,افراد کاریزماتیک
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 16 امتیاز : 4.3]

قانون جذب چیست ؟

اگر میخواهیم فردی دوست داشتنی باشیم باید به نکات زیر توجه کنیم.

استفاده از کلماتی مثل لطفا و متشکرم ممکن است همه جا مورد استفاده نباشد، اما اگر می خواهیم شخصیت کاریزماتیک داشته باشیم استفاده از آنها بسیار به نفعمان خواهد بود.

وقتی کسی به خاطر چیزی از شما تشکر می کند گفتن دو کلمه ی «خواهش می‌کنم» خیلی بیشتر از «حرفشم نزن» یا مثلا «باشه» اثر دارد. آدم ‌های دوست داشتنی از تشکر کردن خوشحال می شوند و با کلام خود به آن پاسخ می دهند. در اینجا «واقعی» کلمه ی کلیدی است. افراد کاریزماتیک تعریف های واقعی به زبان می آورند. نه بیهوده تعریف می کنند نه چاپلوس اند، اگر کسی شایسته ی تعریف باشد از گفتنش دریغ نمی کنند. آنها از عباراتی مانند «حتما خیلی احساس غرور کردی» یا «می تونم تصور کنم چقدر عصبانی شدی» استفاده می کنند بنابراین هم با احساسات افراد دیگر همراهی می کنند و هم به آنها بها می دهند (بد نیست این راز را بدانیم که آدمها دوست دارند دیگران درکشان کنند!)

احساس خوب,اعتماد به نفس,افراد کاریزماتیک

شخصیت کاریزماتیک یعنی چی؟ به کاراکتری گفته می شود که به سبب داشتن برخی ویژگی ها الگوی سایرین محسوب می شود و حتی می تواند برای آنها الهام بخش نیز باشد. شخصیت های کاریزماتیک که در دنیای امروزی زیاد پیدا نمی شوند، افرادی هستند که قادرند با قدرت خود جمعیت زیادی را تحت تاثیر قرار دهند و آنها را به سمت و سوی خود جذب کنند.

همانطور که در دوره قانون جذب مطرح شد بعضی ها اطلاعات را فقط برای خودشان می خواهند چون فکر می‌کنند که این کار باعث قدرت آنها می شود. چنین آدمی نباشید. البته توجه کنید که: آدم های واقعا دوست داشتنی متوجه هستند که «اطلاعات» با «شایعات» تفاوت دارد. خیلی از ما دلمان می خواهد به جامعه کمک کنیم اما نمی ‌دانیم از کجا باید شروع کرد. کاریزماتیک ‌ترین آدم ‌ها خیلی ساده در جستجوی فرصتی برای کمک، فقط به اطراف شان نگاه می کنند در خانواده، در جامعه و در هر لحظه از زندگی روزمره (این کار می تواند در حد باز نگه داشتن در برای کسی باشد که پشت سر شما دارد وارد می‌شود).

ایمان دارم,دوست داشتن,شخصیت کاریزماتیک

احساس خوب رفاقت می تواند موقعیت ‌های سخت را قابل تحمل کند. شوخ ‌طبعی حتی می‌تواند باعث لذت بخش شدن چنین موقعیت هایی بشود. آدم ‌های خیلی کاریزماتیک در موقعیت های سخت جملاتی مثل این به زبان می‌آورند: «عیب نداره، برای همه مون همینطوره» و بعد در کنار بقیه برای رسیدن به اهداف تیم تلاش می کنند.

آدم های کاریزماتیک اسامی دیگران را به خاطر می سپارند و در موقعیت هایی که استفاده از عناوین، افراد را خوشحال می‌کند آنها را به کار می‌برند. کسب عناوینی مثل «دکتر» یا «سرهنگ» زمان می‌برد؛ پس چرا از آنها استفاده نکنیم؟ لاف نمی زنند اما در مواجهه با موقعیت های چالش برانگیز به خصوص چیزهایی که روی زندگی دیگران اثر دارند با آرامش، کنجکاوی و اعتماد به نفس به مسئله نزدیک می‌شوند. جملاتی که معمولا از زبانشان شنیده میشود: «خب، ببینیم چطور این مشکلو باید حل کرد».

آیا می دانید بهترین چیزی که فرد می‌تواند همزمان به دو نفر بگوید چیست؟ «اجازه بدید تا… را به شما معرفی کنم.» البته ظاهرا این روزها همه به دنبال برقراری ارتباط هستیم اما آدم های کاریزماتیک کسانی هستند که علاوه بر ساختن شبکه ی ارتباطی خودشان به دیگران هم کمک می کنند تا با افراد بیشتری آشنا بشوند.

کاریزما,کاریزماتیک یعنی چی؟,معنی کاریزماتیک

آدم‌های واقعا کاریزماتیک به نظر خود اعتماد دارند اما در عین حال متوجه هستند که دیگران ممکن است دیدگاه متفاوتی داشته باشند و باید بتوانند مسیر زندگی خودشان را انتخاب کنند. به علاوه، یکی از ویژگی افراد کاریزماتیک این است که رهبرانشان از دادن اختیار و سپس اعتماد به دیگران برای دستیابی به چیزی که از آنها خواسته شده ترسی ندارند.

فقط سه کلمه :«بهت ایمان دارم». همین کلمات ساده می‌توانند الهام ‌بخش موفقیت باشند. همه ‌ی افراد به تصدیق شدن نیاز دارند. در عین حال این تصدیق باعث ایجاد محبت نسبت به فرد گوینده می‌شود. آدم های دوست‌ داشتنی وقتیکه برای انجام کاری چه مفرح و شاد و چه دشوار و ناراحت کننده نوبت آنها باشد نمی ترسند و قدم پیش می گذارند. به عبارت دیگر، آنها اگرچه از دیگران تعریف می کنند یا بخشنده هستند اما در عین حال به یاد دارن که این دفعه مثلا پرداخت صورتحساب شام نوبت آنهاست. آدم های خیلی دوست ‌داشتنی شنونده های فعال و صادقی هستند.

می توانید با کمک قانون جذب  با آنها درباره نظرات یا ماجراهایتان صحبت کنید یا از آنها راهنمایی بخواهید و آنها با پرسیدن سئوال و دادن نشانه های کلامی نشان می دهند که در لحظه حاضر و حتی به موضوع علاقه مند هستند. زمان برای همه با ارزش ترین منبع است اما افراد کاریزماتیک حاضرند وقت شان را در اختیار شما بگذارند.

افراد کاریزماتیک با اعتماد به نفسی که دارند مسئولیت کار یا خطاهایشان را می پذیرند و کنترل اموری را که باید تحت نظارت شان باشد به دست می گیرند. نتیجه میگیریم که بگوییم آدمهای قابل اعتماد بسیار دوست داشتنی ‌اند. ما آدم هایی را که کنارمان می ‌مانند و کاری می کنند احساس کنیم ما را حمایت می کنند دوست داریم.

کسی را به یاد بیاورید که در موقع نیاز از شما حمایت زیادی کرده است و به من بگویید که در آن لحظه چقدر برایتان دوست داشتنی می‌نمود؟

آدم های دوست داشتنی در قانون جذب عشق اغلب آدم هایی رویاپرداز، مثبت نگر و عمل گرا هستند. رابرت اف کندی این آدم ها را به بهترین وجه توصیف کرده است:

«بعضی ها عادت دارند چیزها را همانطور که هستند نگاه کنند و بپرسند چرا؟ من رویای چیزهایی را می بینم که هرگز وجود نداشته ‌اند و می پرسم چرا که نه؟»

منبع : سایت قانون جذب

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۱۵
Fahimeh Nazari